ماهنامه گزیده مدیریت
پیاپی 188 (فروردین 1396)

زندگی شهری و ماشینی امروز موجب شده است انسان از طبیعت فاصله زیادی بگیرد. به همین دلیل هر زمان که فرصت بودن در فضای سبز و طبیعت را می یابیم، احساس نشاط و شادمانی می کنیم و بیش تر به گسستمان از زندگی با طبیعت پی برده و ضرورت نزدیک شدن به آن و محافظت از آن را بیش تر درک می کنیم. بنابراین نزدیک کردن زندگی به طبیعت می تواند تحولی در سبک زندگی و به تبع آن در روحیات ما ایجاد کند. از طرف دیگر یکی از راه های کسب نشاط روزمره پرداختن به فعالیتی است که در آن حوزه تحصیل کرده ایم و فرصتی برای عملیاتی کردن دانش خود داریم. در این مصاحبه با خانم شیوا بحرینیان همراه شدیم تا از نحوه تلفیق این دو مقوله در دنیای عمل بیش تر بدانیم. بانوی کارآفرینی که همسو با علایق شخصی خود و با دیدگاهی حرفه ای و همسو با مسئولیت های اجتماعی اش کسب وکاری کارآفرینانه ای راه اندازی کرده است.

1. باتشکر از قبول زحمت انجام مصاحبه، لطفا خلاصه ای از شرح حال و فعالیت هایتان بفرمایید؟
شیوا بحرینیان فارغ التحصیل رشته مهندسی کشاورزی در گرایش باغبانی هستم، 15 سال است که به کار تولید و عرضه گل و گیاه و فعالیت های باغبانی مشغولم. مجموعه خانه گل ناردین، حدود 15 سال پیش با این نیت راه اندازی شد که فضایی را خلق کند خانم های مهندس کشاورزی در امنیت و آرامش بتوانند چیزهایی را که در محیط های دانشگاهی آموخته اند، در محیط عملی و تجربی به کار گیرند و با گل و گیاه و باغبانی از نزدیک بیش تر آشنا شده و لذت بیش تری ببرند.

تغییرات محیطی همواره تاثیرهای غیرقابل انکاری بر حیات بنگاه های انتفاعی و حتا غیر انتفاعی داشته اند. تحولات محیطی می توانند برای شرکت ها فرصت های استثنایی یا تهدیدهای غیرقابل جبرانی را به وجود آورند. شرکت هایی که موج تغییرات را تشخیص می دهند بهتر می توانند موقعیت خود را در بازار حفظ و حتا رشد کنند و برعکس آن هایی که در مقابل این تغییرات مقاومت می کنند فرصت تداوم بقای خود را از بین می برند.
تغییرات در محیط خرد یا کلان نظیر تغییرات در قوانین و مقررات، شرایط سیاسی و اجتماعی، محیط اقتصادی، تکنولوژی، رقابت و کسب و کار نمونه هایی از این تحولات محیطی هستند. به طور مثال ظهور و گسترش اینترنت و خصوصا شبکه های اجتماعی را در نظر گیرید. نادیده گرفتن این واقعیت موجب شده تیراژ روزنامه های پرفروش افت کند. صفحات نیازمندی های آن ها را شرکت های مجازی خرید و فروش محصولات دست دوم به تاراج ببرند و صفحات خبری آن ها را نیز توسط انواع تارنماها و صفحات فعال در دنیای مجازی به یغما برود. دنیای خرده فروشی ها، رسانه ملی، ناشران، سینما، حمل و نقل شهری و آموزش هم از این تغییرات محیطی بی نصیب نمانده اند.

کم توجهی و بی توجهی به خود و دیگران و ناتوانی در جلب و جذب ها و کاهش فزاینده و آزاردهنده جاذبه ها در زندگی فردی، خانوادگی، حرفه ای و اجتماعی، دغدغه و نگرانی مهم بسیاری از انسان ها و سازمان هاست. ریشه اغلب سردی ها، فاصله ها، جدایی ها، خستگی ها، افسردگی ها، بی وفایی ها، فرارها و دوری ها نتیجه بی تفاوتی، سهل انگاری و ناتوانی در «توجه و جذب» است.
مدیریت توجه و جذب، رویکردی جدید برای «کشف، خلق، استفاده و تقویت» عوامل و عناصر «توجه و جذب» برای ارتباط بهتر، داد و ستد مطلوب تر، و ارزش های بیش تر و زندگی شاداب تر است.
مدیریت توجه و جذب چگونگی جلب توجه و جالب بودن و جذب کردن و جذاب ماندن در زندگی است.
مدیریت توجه و جذب رویکردی ویژه و چند تخصصی برای «چشمگیر و چشم ربا بودن، دلکش و دل ربا بودن و گیرا و هوش ربا بودن» و جای گیری و سهم یابی در دیده، دل و ذهن انسان ها از طریق «گیرایی، زیبایی، کارایی و پویایی» است.

نگهداری کارکنان شایسته از فرایندهای مهم در مدیریت منابع انسانی و از دغدغه های همه مدیران و سرپرستان در سازمانها است. این موضوع به چالش اساسی بسیاری از سازمان ها به خصوص سازمان های دانش بنیان و دارای کارکنان دانشگر تبدیل شده است و متخصصان حوزه منابع انسانی برای کمک به حل این مساله، توصیه رهنمودهای زیادی ارایه کرده اند.
در این مقاله ضمن تبیین اهمیت مقوله حفظ و نگهداشت کارکنان، دلایل رایج ترک کار کارکنان به همراه انواع ترک کار تشریح شده است. نویسنده با اتکا به دانش نظری و تجربی گسترده و عمیق خود در حوزه منابع انسانی توصیه ها و راهکارهای عملی و کاربردی برای مدیریت نگهداشت کارکنان شایسته ارایه کرده است.

در دنیای پر شتاب امروزی تحولات حوزه فن آوری فرصت های بدیع و نوظهوری را فراروی مشتاقان راه اندازی کسب و کار و خلق نوآوری قرار داده است. فن آوری با فراهم سازی زمینه های مناسب، شرایط ساختارشکنی را ایجاد کرده است که تمام مدل های رایج کسب و کاری را به چالش کشیده است. سازمان های نوپا یا همان استارت آپ ها که محصول این شرایط هستند در مدت زمانی کوتاه به رشد جهنده ای در کسب و کار دست پیدا می کنند. آشنایی با بنیان گذاران استارت آپ های ایرانی این فرصت را برای سایرین فراهم می کند که از چالش ها و تجربیات آنان درس گرفته و مسیر کارآفرینی و کسب و کاری خود را با دید بازتری آغاز و دنبال کنند. از این رو در این شماره با مدیرعامل استارت آپ بیپ تونز همراه شدیم تا از روند شکل گیری و فعالیت آن آگاهی یابیم.
با تشکر برای شروع مختصری در مورد رشته تحصیلی و فعالیت های گذشته و حال خود بفرمایید.
فرزام حجازی کوه کمری هستم. در حال حاضر دانشجوی ترم آخر دکترای مهندسی برق گرایش مخابرات دانشگاه شریف هستم. آغاز کارم با پروژه های روباتیک در دانشگاه بود که به دلیل فراهم نبودن شرایط و فضای مناسب مجبور شدم وارد حوزه نرم افزار شوم. با مجموعه شرکت رهنما، آشنا شدم و در سمت مدیر محصول یک بازی رایانه ای معروف مشغول به کار شدم. پروژه بیپ تونز در مجموعه شرکت رهنما کلید خورد. بعد از مدتی بیپ تونز بزرگ شد و مجموعه رهنما به این نتیجه رسید که بهتر است بیپ تونز جدا شده و به صورت یک شرکت مستقل به فعالیت ادامه دهد. بیپ تونز حول و حوش یک سال است که مستقل شده است. شرکت رهنما سهامدار شرکت ما است ولی ما کامل جدا شدیم و فعالیت هایمان مستقل است و من الان مدیرعامل شرکت بیپ تونز هستم و 25 نفر در این جا مشغول به کار هستند.

بیش تر کارکنان ناراضی از این گله مندند که به طور کافی و مناسب از آن ها قدردانی نمی شود. متاسفانه بیش تر مدیران این مساله را چندان مهم تلقی نمی کنند. اما وقتی پ‍‍‍‍ژوهش های بسیاری نشان داده اند که این مشکل در بیش تر سازمان های جهان وجود دارد و باعث نارضایتی های گسترده کارکنان و گاهی افسردگی، بیماری های جسمی ناشی از آن و در انتها ترک شغل می شود، ماجرا بعد جدی تری پیدا می کند. به راستی قدرشناسی در محل کار به چه معناست؟ مدیران چگونه باید از کارکنان قدردانی کنند؟ آیا از همه کارکنان باید با یک روش قدردانی شود؟ تشویق های مالی همیشه بهترین گزینه است؟ برای پیشگیری از این مساله چه اقدام هایی باید انجام شوند؟ قبل از شروع بحث لازم می دانم به خوانندگان گرامی متذکر شوم که مطلب زیر حاصل 18 سال تجربه نگارنده در حوزه های کاری و سطوح مختلف مدیریتی، تحقیق میدانی و مصاحبه با کارکنان باسابقه حوزه های مختلف، مدیران ارشد و میانی و بررسی متون است.

انجمن بازاریابی آمریکا، برند را این گونه تعریف کرده است:«برند یک نام، عبارت، نشانه یا علامت یا ترکیبی از این ها که با هدف متمایز کردن یک کالا یا خدمت از سایر کالاها و خدمات یک فروشنده یا برای ایجاد تمایز میان کالا و خدمت یک فروشنده با کالا و خدمات سایر فروشندگان به کار گرفته شود. «البته این تعریف بسیار ابتدایی تر از نگاه امروزی به برند است. در ادبیات امروز بازاریابی، مدیریت برند شاخ و برگ بسیاری دارد. در فضای کسب و کار امروز دنیا، وقتی از برند حرف می زنیم فقط شامل برند محصولات نمی شود و برند خدمات را نیز در بر می گیرد. به دلیل این که کالا و خدمت، دو انتهای یک طیف هستند و محصول هر شرکتی ممکن است در هر جایی از این طیف قرار بگیرد. بدیهی است که در بحث خدمت، «تجربه انسانی» و «تعامل با عرضه کننده خدمت» شکل بسیار جدی تری به خود می گیرد و طبیعی است که برند و برندسازی برای یک خدمت تا حد زیادی با برند و برندسازی برای یک کالا متفاوت باشد. در بازار به‏شدت رقابتی دنیای امروز برندینگ مهم ترین بخش تجارت است. با توجه به شرایط پیش روی کسب و کار بنگاه های ایرانی و کم رنگ شدن تحریم ها و فشارهای بین المللی و نزدیک بودن حضور ما در سازمان تجارت جهانی ، بقای شرکت ها ایرانی در حضور قدرتمند در بازارهای داخلی و افزایش توانمندی در صادرات می باشد که در صورت اتخاذ چنین استراتژی ای، ایجاد برند معتبر اجتناب ناپذیر است. در این راستا لازم است متولیان صنعت کشور به صورت کلان و خرد، اعم از بخش دولتی و خصوصی با ورود به عرصه مدیریت برند، زمینه توسعه ارتباط با برندهای بزرگ و جهانی سازی تولید و تجارت در صنایع مختلف را فراهم آورند و با برقراری ارتباط موثر با شبکه های اقتصاد جهانی،راه ورود صنایع کشور را به بازار های بین المللی هموار کنند. اما متاسفانه در کشور ما مدیریت برند هیچ گاه نتوانسته آن چنان که شاید و باید در مقام عمل موفق باشد. از این رو در بخش با مدیران این شماره، نظر تعدادی از مدیران و صاحب‏نظران را جویا شدیم و از آن ها سوال کردیم «با توجه به شرایط پیش روی کسب و کارهای ایرانی، نقش مدیریت برند و برندسازی را چگونه ارزیابی می کنند؟ و چالش های پیش روی مدیران ایرانی در توسعه و مدیریت برند کدامند؟ بایدها و نبایدهای برند در ایران چیست؟».

جامعه امروز، جامعه ای شهرنشین است و پیش بینی می شود تا سال 2050 جمعیت شهری به 4/6 میلیارد نفر افزایش یابد، مسائل درهم تنیده شهری، پدیده ها و چالش های اجتناب ناپذیر آن نیازمند مدیریتی هوشمندانه با رویکردی فراگیر می باشد. تنها با برنامه ریزی دقیق و اصولی کلیه دست اندرکاران مدیریت شهری، قادر خواهیم بود که به پویایی اقتصادی و اجتماعی شهر، ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، و ایجاد رفاه و توسعه پایدار دست یابیم. مدیریت شهری در ایران (و تهران به عنوان بزرگ ترین کلان شهر و پایتخت کشور) ناگزیر به تقویت منابع اجتماعی و سرمایه های انسانی در مسیر دستیابی به اهداف فوق است و در این راستا نقش نیمی از جمعیت تاثیرگذار شهرها یعنی زنان در حوزه مدیریت شهری نمایان می شود. کارنامه مدیریت شهری در کلان شهر تهران که نماد و پیشتاز این برنامه است، الزام ورود به عرصه رفع یا کاهش آسیب های اجتماعی زنان و برنامه ریزی در این زمینه با رویکرد توانمندسازی زنان در لایه های مختلف را نشان می دهد. این مهم با افزایش ظرفیت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زنان به جهت کاهش وابستگی های این قشر از یک سو و به کارگیری پتانسیل های بالای آنان در راستای ارتقای مدیریت شهری و ایجاد توسعه پایدار در شهر از سوی دیگر، به چشم می خورد. با این وصف هنوز بخش زیادی از زنان شهرنشین در حاشیه مفهوم شهروندی قرار دارند که وظایف مدیریت شهری را سنگین تر می سازد و ضرورت نگاه مسئولانه تر و هماهنگی هدفمند دست اندرکاران در بخش های مختلف مدیریت شهری را می طلبد.

همان طور که می دانید چربی ها به دلیل عدم مصرف توسط بدن انباشته می شوند و رفته رفته موجب اضافه وزن خواهند شد. تنها راه سوختن و حذف آن، فعالیت مناسب و البته متناسب می باشد نه فقط کم خوردن، زیرا کم خوردن ممکن است باعث کاهش وزن شود اما با سرعت خیلی پایین. تعداد افرادی که توانسته اند فقط با کم خوردن به وزن ایده آل خود برسند و هیچ فعالیت مناسبی هم نداشته باشند بسیار کم است. زیرا وقتی سرعت کاهش وزن کم باشد رفته رفته شخص دلسرد شده و اراده هم ضعیف می شود. در بسیاری از موارد هم زمان با ضعف اراده دوباره آن توجی هات کذایی به سراغ افراد می آیند و حتی روند چاقی نیز از سر گرفته می شود.
حال که دانستیم این دو مورد اصلی باعث ایجاد اضافه وزن و در نهایت زوال بدن می شود، در این مقاله سازمان را به یک انسان تشبیه می کنیم و این دو مورد را با دیدگاه سازمانی بررسی می کنیم...